27 و 28 ماهگی
پارسا، عزیزم عاشق آشپزی هستی
اول اسفند تولد بابایی
پارسا جونم عاشق شهربازی هستی
با دختر عمو نهال در آبگرم گنو
من فدای مرد کوچکم
با دختر عمه وپسر عمه مشغول بازی
پارسا جونم برای با دوم با بابا و عمو هادی رفتی آریشگاه و خوت تنهایی نشستی رو صندلی .... آفرین به تو مرد کوچکم. واسه مامان تعریف میکردی { آقاهه دوتا seshoar داشت و اینکه موهام میریختن پایین....}